" هنر، روح انسان را صيقل ميدهد، هنر در هر زمينه اي که باشد، کم و کاستي هاي زندگي روزمره را جبران ميکند" در آغاز لطفاً خودتان را معرفي كنيد ؟ مهدي رمضاني متولد خرداد 1351، در تهران هستم. مدرک کارشناسي مديريت بازرگاني خود را در سال 1394 از دانشگاه سراسري اخذ نمودم. سال 1372 در شرکت ملي گاز ايران مشغول بکار شدم و از سال 1383 افتخار همکاري با شرکت مهندسي و توسعه نفت را دارم. در ابتدا در طرح مسجد سليمان و پس از مدتي بعنوان رئيس ترابري شرکت متن، ايفاي وظيفه نمودم. سپس در طرح توسعه ميدان گازي کيش، مشغول بکار و از سال 1391 مسئوليت خدمات اداري و پشتيباني جسکو به بنده محول شد. همسر آقاي رمضاني: ليلا شورشي، متولد 1352 در تهران هستم. ديپلمه ادبيات و خانه دار مي باشم. دختر آقاي رمضاني : مليسا رمضاني هستم. 12 سال دارم و در کلاس ششم ابتدايي مشغول تحصيل مي باشم. لطفا از توانايي ها و موفقيت هايتان بگوييد ؟ آقاي رمضاني: از دوران کودکي علاقه وافري به خوشنويسي داشتم. از سال 1380 کلاسهاي فراگيري و آموزش هنرخوشنويسي را خدمت استاد حسين غلامي ( از شاگردان برجسته استاد اميرخاني )آغاز نمودم و رابطه اي بسيار نزديک و صميمي ميان من و استاد منجر به تشويق، تمرين، ممارست و در نهايت اخذ مدرک عالي نستعليق بنده از انجمن خوشنويسان ايران شد. يکي از مهمترين انگيزه هاي من براي ادامه ي مسير و پيگيري خوشنويسي، خواهر همسرم، دارنده مدرک ممتاز خوشنويسي بودند که بصورت حرفه اي هنر خط نقاشي را دنبال مي نمايند و نمايشگاههاي متعددي برپا کرده اند. سال 1384 در مسابقات خوشنويسي شرکت ملي نفت ايران شرکت نموده، مقام دوم مسابقات را کسب نمودم. از آن پس، در هيچ مسابقه ديگري شرکت نکردم و فقط براي رضايت دل و رسيدن به نوعي حس آرامش بخش، خوشنويسي مي کنم. اهل ورزش تيراندازي هم هستم و در مسابقات برگزارشده ي شرکت، معمولا، مقام دوم را کسب مي نمودم. رشته ورزشي واليبال را نيز بصورت تمريني و صرفا با نگاه يک ورزش مفرح انجام ميدهم. در کل، به نظر من : هنر، روح انسان را سيقل ميدهد، هنر در هر زمينه اي که باشد، کم و کاستي هاي زندگي روزمره را جبران ميکند... خانم شورشي : از قبل از ازدواج علاقه خاصي به هنر، خصوصا هنر طراحي داشتم و پس از ازدواج با تشويق همسرم به پيگيري آن پرداختم و طراحي سياه قلم و نقاشي روي بوم را در سبک رئاليسم و طبيعت بيجان ادامه دادم. به هنرهاي صنايع دستي نيز علاقمند هستم و گاهي بصورت رايگان در مراکز خيريه، به تدريس مرواريد دوزي، خياطي، گلدوزي و ... مي پردازم. با بزرگتر شدن بچه ها بالاجبار، اوقات کمتري را به فعاليت هاي هنري اختصاص ميدهم. در کل علاقه شديدي به شرکت در فعاليتهاي اجتماعي دارم. هميشه نماينده اولياء در مدرسه هاي فرزندانم بوده ام. بعضي مواقع در صورت نياز مدرسه، بعنوان معلم کمکي، درس مي دهم و هرکاري که در جهت خدمت رساني بهتر و مفيدتر به جامعه ام باشد را انجام ميدهم. در آغاز، از طريق مدرسه مليسا، با امور خيريه و ايتام آشنا شدم. به تدريج به آن علاقمند شدم و آنرا يک وظيفه اخلاقي مي دانم. به کمک همسر و خانواده ام حساب بانکي افتتاح کرديم و براي کمک به ايتام و نيازمندان، مبالغي را به صورت ماهيانه در آن حساب وايز مي نماييم. کم کم اين قضيه شکل جدي تري بخود گرفت تا جايي که رضايت و خشنودي در آن باعث شد کارهاي هنري را تقريبا فراموش کنم. در امور خيريه، همسرم نيز مجدانه تلاش مينمايد، خصوصا زماني که مقرر ميشود تا در تامين جهيزيه اي مشارکت داشته باشيم، بخشي از آن را بعهده ميگيرد. زماني که نياز به کمک بيشتري داشته باشيم، از خانواده و اطرافيان نيز کمک مي گيريم و آنها نيز با تمامي وجود، ياري مان ميکنند.. خانم مليسا رمضاني : از شش سالگي در کلاسهاي آموزشي شنا شرکت مي کنم و با ممارست و تمرين توانسته ام در اين رشته پيشرفت نمايم. اولين بار سال 1392 در مسابقات منطقه اي اول شدم. بعد از آن سال 1395 در مسابقات استاني شرکت نمودم و مقام دوم را کسب کردم. براي شرکت در مسابقات کشوري در شهر تبريز پذيرفته شدم که برگزاري مسابقات از طرف فدراسيون، کنسل شد. در کل، متاسفانه شناي بانوان در سطح کشور و ملي، زياد پيگيري نمي شود. هفته اي 6 جلسه بصورت فشرده تمرين ميکنم. در مسابقات شناي هفته گذشته، از 4 مسابقه، 3 مقام اول و يک نايب قهرماني کسب نمودم. خدارو شکر اين تلاش،تمرين و مسابقات هيچ گونه خللي در دروس،کارها و وظايف روزمره ام ايجاد نکرده است. نقش پدر، مادر و خانواده در رسيدن به موفقيت هاي شما چيست ؟ آقاي رمضاني: مسلما اساس و زير بناي شکل گيري شخصيت هر انسان در خانواده صورت ميگيرد و ما هرچه هستيم از نوع تربيت و رفتارهاي خانوادگيمان تاثير گرفته ايم. در نهايت نيز آموخته هاي خود را مي بايست به روز کرده و در اختيار فرزندانمان قرار دهيم. به نظر من تا حدودي خطاطي و خوشنويسي جنبه اي ارثي دارد. مليسا نيز از اين قاعده مستثني نيست و بسيار خوش خط است و به من قول داده در آينده بصورت جدي، خوشنويسي را ادامه دهد. همسرم در موفقيتهاي من و فرزندان بسيار موثر بوده است و بخوبي توانسته ساعات امور خانواده و بچه ها را مديريت نمايد تا همه چيز در جاي خود به بهترين شکل ممکن قرار داشته باشد. خانم شورشي: همانگونه که من براي فرزندانم مشوق هستم، مادرم هم مشوق، پشتيبان و راهنماي من بودند و هميشه مرا به فراگيري هنر و علوم مختلف ترغيب و تشويق مي کردند. در کل در خانواده اي هنر دوست، که هر يک، به نوبه ي خود شاخه اي از هنر را دنبال مي کنند ، بزرگ شده ام. يکي از خواهرانم استاد خوشنويسي است، ديگري تئاتر کار ميکند و خواننده ي موسيقي سنتي است و چندين کنسرت در ايران و خارج از کشور ( فرانسه – آلمان و ... ) اجرا نموده است. خواهرزاده ام که اتفاقا برادرزاده ي آقاي رمضاني نيز هست، از نقاشان حرفه اي ايران است و از آثارش در نمايشگاههايي که تا کنون برگزار کرده، استقبال فراواني صورت گرفته است. در نتيجه فرزندانم نيز روحيه اي هنري دارند علاوه بر مليسا پسر بزرگم که 21 ساله است و در رشته مهندسي معماري مشغول تحصيل است، بصورت حرفه اي به نوازندگي گيتار مي پردازد و خوانندگي را نيز دنبال مي کند. برادرانم هريک، سازي را بصورت تخصصي مي نوازند. اين فضاها در خانواده، مهمترين عامل در پيشرفت من و به تاثير از آن، خانواده ام در زمينه هنري بوده است. خانواده مهمترين نقش را در شخصيت افراد ايفا ميکند. اوقات فراغت خود را چگونه سپري مي کنيد ؟ خانم شورشي : همسرم، در کنار خوشنويسي، علاقه شديدي به پرورش گل و گياه دارد و رشد عالي و بيش از حد گياه پيتوس در دفتر کارش خود گواه اين ادعاست. او آشنايي کاملي در زمينه کشاورزي و باغداري دارد. ما در اوقات فراغت، معمولا به تهران گردي مي رويم و يا به سينما رفته، به تماشاي فيلم مي نشينيم و همگي از ديدن آن لذت ميبريم. اهل معاشرت و ديد و بازديد هستيم و صله ي رحم يکي از علاقمندي ها و جاذبه هاي زندگي ما مي باشد. در ادامه از مليسا پرسيديم: چه فيلمي را بيشتر دوست داريد؟ " فيلم آينه بغل و با خنده ادامه داد : البته از فيلم نهنگ عنبر نيز نبايد گذشت که بارها آنرا تماشا کرده ام". مليسا ادامه ميدهد: در مواقعي که درس يا تمرين ندارم، ويتراي کار مي کنم ( نقاشي روي شيشه ). هنرهاي دستي از مواردي هستند که اوقات فراغتم را با آنها پر مي کنم. اهل مطالعه هستيد ؟ آقاي رمضاني: همسرم بيشتر از من و بصورت جدي تري مطالعه ميکند ولي من وقت زيادي براي مطالعه ندارم ولي خواندن کتاب را دوست دارم و خواندن کتاب سينوهه و قلعه حيوانات را پيشنهاد مي کنم. خانم شورشي: خواندن کتابهاي رمان برايم بسيار مسرت بخش است. از کتابهاي خوبي که تاکنون مطالعه کردم کتاب خسي در ميقات ( جلال آل احمد ) را به ديگران پيشنهاد ميکنم. به خاطر تربيت فرزندان، به مطالعه ي کتب روانشناسي مي پردازم. درمورد بچه ها بايد بگويم که فضاي مجازي باعث شده، فيزيک کتاب کمتر مورد استفاده قرار گيرد. اهل وقت گذراني در فضاي مجازي هستيد ؟ آقاي رمضاني : هستم ولي نه زياد.. بعضي اوقات در محل کار. خوشبختانه در منزل من و همسرم به هيچ عنوان به سراغ موبايل و فضاي مجازي نمي رويم. دخترم نيز طبق زمانبندي مقرر شده در فضاي مجازي وقت ميگذراند. اما پسرم بيشتر از بقيه وقت خود را صرف فضاي مجازي مي نمايد. طرفدار کدام تيم فوتبال هستيد ؟ مسلما استقلالي هستيم. بصورت خانوادگي استقلالي هستيم. خدارو شکر برنده دربي هم شديم و سال ديگر هم قهرمان ليگ ميشويم .. به نظر شما خوشبختي يعني چه ؟ آقاي رمضاني : من عميقا احساس خوشبختي مي کنم. خانواده ي خوب، همسري مهربان و بچه هاي خوب و عشق به آنها، نهايت خوشبختي است. و بابت اين نعمات، شکر گزار خداوند هستم. خانم شورشي : روزي که در آن آرامش داشته باشم و در کسب موارد مورد علاقه، موفق باشم، بهترين روز من است. اگر فرزندانم حتي تا اين مرحله پيشرفت نمي کردند، بازهم احساس خوشبختي ميکردم. وجودشان برايم از هر چيز ديگري مهمتر است. تنها چيزي که برايم مهم است اينست که خودشان از زندگي خود لذت برده و راضي باشند و در نهايت احساس خوشبختي کنند. اکثر لحظاتي که داشتم، لحظات خوش و خرمي بوده که يادآوري آنها هميشه موجب نشاط من ميشود و هميشه احساس خوشبختي مي کنم. آيا خاطره اي که در زندگي شما تاثير گذار بوده را بخاطر مي آوريد ؟ آقاي رمضاني : در دوران کودکي، برادر بزرگم که 19 سال بيشتر نداشت بعنوان يک بسيجي به جبهه رفت و پس از مجروح شدن، به اسارت دشمن در آمد. روزهاي سخت يکي پس از ديگري گذشتند و در اين مدت، صبر و شکيبايي پدر و مادرم برايمان درس بزرگي بود. برادرم بيش از 8 سال ( 61 تا 69 ) در اسارت بود و پدر و مادر متحمل رنج و زحماتي شديد شدند ولي صبوري کردند. در کل تمام اعضاي خانواده با صبر و ايمان استقامت کردند تا او با افتخار، به آغوش وطن و خانواده بازگشت. آيا موردي هست که دوست داشتيد به آن برسيد و تا حالا ميسر نشده باشد ؟ آقاي رمضاني : در مورد خودم، دوست داشتم شغل و حرفه اي در زمينه هاي هنري داشته باشم. خصوصا در زمينه ي هنر موسيقي.. شايد پس از بازنشستگي با توجه به علاقه شديد به وکالت، در آن رشته تحصيل کنم و کار وکالت را دنبال کنم ... خانم شورشي : کارها و امور اجتماعي را خيلي مي پسندم. خيلي دوست دارم در آينده رستوران خودم را داير کنم، چون علاقه خاصي به آشپزي دارم ... مليسا رمضاني: خيلي دوست دارم پزشک ( جراح پلاستيک ) شوم يا وکيلي حاذق باشم ... حرف آخر .. ؟ آقاي رمضاني: تشکر مي کنم که اين کار خوب را خلق کرديد. با اين کار همکاران تشويق ميشوند و نسبت به هم شناخت بهتري پيدا مي کنند. من در 14-13 سالي که در کنار همکاران کار يا بهتر بگويم زندگي کرده ام از قابليتهاي خاص آنها بي خبر بودم و اين فعاليت و تلاش فرهنگي روابط عمومي، واقعا جاي تقدير دارد که باعث ميشود شناخت ما نسبت به شخصيت و توانايي هاي همکاران افزايش يابد. ممنون از شما ... ضمنا از همسرم به خاطر زحمات ارزنده، بي دريغ و تربيت فرزندان تشکر و قدر داني مي نمايم. خانم شورشي : من فکر ميکنم که بايد در لحظه زندگي کرد و از تک تک لحظات زندگي لذت برد و هميشه شاد بود، چون هيچ کس از آينده خبر ندارد. از وقتي که در اختيار ما گذاشتيد، صميمانه تشکر و قدرداني مي نمايم ... مليسا رمضاني : به همه ي هم سن و سالهاي خود پيشنهاد ميکنم در مسير خود با جديت تمام قدم بردارند و راه خود را ادامه دهند و بدانند که موفقيت در دستانشان است ... ممنون از شما.